«وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْعاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ»؛ «و ما به ابراهيم و اسماعيل امر كرديم كه خانه مرا براى طوافكنندگان و مجاوران و ركوع كنندگان و سجده كنندگان، پاك و پاكيزه كنيد».بقره (2)، آيه 125. اعتكاف، در لغت به معناى توقف در جايى است و در اصطلاح فقه، عبارتاست از: «ماندن حداقل سه روز در مسجد، به قصد عبادت خداوند، با شرايطى خاص».
مراسم اعتكاف، به زمان حضرت ابراهيمعليه السلام بر مىگردد و بعد از او در بعضى از شريعتها و در زندگى برخى از صالحان - از جمله حضرت مريم و زكريا - به چشم مىخورد. با ظهور دين اسلام اين امر، شكل تازهاى به خود گرفت و در ميان مسلمانان به عنوان يك عبادت مستحب با آداب و شرايط خاص، رايج شد. اعتكاف عبادتى است كه استحباب و فضيلت فراوان دارد و صفاى خاصى به روح و جان مىبخشد. پيامبراسلام-صلى الله عليه وآله -همه ساله در ماه رمضان - به ويژه دهه آخر آن - اعتكاف مىكرد و دستور مىداد رختخوابش را برچينند و چادرى در مسجد بر پا كنند و هميشه مىفرمود: «ده روز اعتكاف در ماه رمضان، برابر با دو حج و دو عمره است».«اِعْتِكافُ عَشْرٍ فى شَهْرِ رَمَضانَ يَعْدِلُ حَجَّتَيْنِ وَ عُمْرَتَيْنِ»:; وسائل الشيعة، ج 10، ابواب الاعتكاف و اللمعة الدمشقيه، كتاب الاعتكاف.
اعتكاف حكمتها و فوايد فراوانى دارد كه بخشى از آنها عبارت است از: الف. ايجاد زمينه مناسب براى انديشه و تفكر و خردورزى؛ ب. فراهم آمدن زمينه توبه و بازگشت؛ ج. فراهم شدن فرصت نيايش، نماز و تلاوت قرآن؛ د. به وجود آمدن دورهاى كوتاه براى محاسبه نفس و خودسازى كه حداقل سه روز طول مىكشد و انسان را از حاكميت غريزهها، عادتها و اشتغالات معمول زندگى آزاد مىسازد. در زمينه اعتكاف توجّه به چند امر ضرورى مىنمايد:
1. اصل اعتكاف مستحب است؛ ولى گاهى به واسطه نذر، عهد، قسم و مانند آن واجب مىشود. 2. اعتكاف بايد در يكى از مساجد چهارگانه و يا در مسجد جامع شهر باشد و در غير آن صحيح نيست.(مسجد جامع مسجدى است كه اقشار مختلف مردم در آن شركت مىكنند و اختصاص به محله يا صنف خاصى ندارد و، مساجد چهار گانه عبارت است از: مسجد الحرام، مسجد نبوى (مدينه)، مسجد كوفه و مسجد بصره). .
حداقل اعتكاف سه روز است و كمتر از آن صحيح نيست؛ ولى بيش از آن اشكال ندارد. 4. اين عبادت را مىتوان به نيابت از مردگان انجام داد. 5. اعتكاف زمان خاصى ندارد و در هر زمان كه روزه صحيح باشد، اعتكاف نيز صحيح است. بنابراين كسى كه نمىتواند روزه بگيرد (مانند مسافر، مريض، حائض و كسى كه به عمد روزه گيرد)؛ اعتكافش صحيح نيست. بهترين زمان براى انجام دادن آن، ماه رمضان و دهه آخر آن است. 6. اگر اعتكاف با حق شوهر منافات داشت، با اجازه او باشد. 7. اگر اعتكاف باعث اذيت و آزار پدر و مادر شود، با اجازه آن دو باشد.
اعتكاف
نگاهى به سابقه اعتكاف در اديان گذشته، ثواب و فضيلت اعتكاف و زمان و مكان و ساير شرايط اين سنّت اسلامى
اُنس با معبود:
انسان موجودى است سالك و پويا به سوى معبود حقيقى خويش و از هر راهى كه برود و هر مسيرى را كه در زندگى انتخاب كند، سرانجام به لقاى معبود خويش مىرسد:«ياايّهَا الإنسانُ إنَّكَ كادِحٌ الى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقيهِ(1)».«اى انسان! تو با تلاش و رنج به سوى پروردگارت مىروى و او را ملاقات خواهى كرد».با توجه به اين آيه، اگر انسان، راه ايمان، خودسازى و تهذيب نفس را بپويد، جمال و مِهر خداوند را ملاقات مىكند، اما اگر راه كفر و آلودگى را در پيش بگيرد، جلال و قهر او را. بنابراين اگر مقصد و غايت سلوكش، لقاى محبّت و مهر خداوند باشد، بايد راه تهذيب نفس و عبادت حقيقى را در پيش گيرد و از هواى نفس بگريزد و در طريقت انس با معبود، گاهى به گوشهاى خلوت پناه ببرد و دور از تعلّقات مادّى، لختى به خدا توجه كند.
آيين اسلام با توجه به همين نياز روحى، با آنكه انسان را به حضور در جامعه فرامىخواند، فرصتهايى را نيز براى خلوت نمودن او با خداوند فراهم نموده است. يكى از اين فرصتها «اعتكاف» است.
اعتكاف در لغت به معنى اقامت كردن و ماندن در جايى و ملازم بودن با چيزى است، ولى در شرع مقدس اسلام، به معناى اقامت در مكانى مقدس به منظور تقرّب جستن به خداوند متعال است.در اعتكاف مىتوان خانه دل را از اغيار تهى كرد و نور محبّت خدا را در آن جلوهگر ساخت. مىتوان خود را وقف عبادت كرد و لذّت مهمانى را بر سر سفره احسان و لطف الهى چشيد. مىتوان زمام دل و جان را به دست خدا سپرد و همه اعضا و جوارح را در حصار اراده حق به بند كشيد(2). مىتوان به خويشتن پرداخت و معايب و كاستىهاى خود را شناخت و در جست و جوى معالجه بود. مىتوان به مرگ انديشيد و خود را براى حضور در پيشگاه خداوند ارحمالراحمين آماده كرد.
سابقه اعتكاف در اديان گذشته:
اعتكاف، مخصوص دين اسلام نيست، بلكه در اديان الهى ديگر نيز وجود داشته و در اسلام استمرار يافته است، گرچه ممكن است در شرع مقدس اسلام پارهاى از خصوصيّات و احكام و شرايط آن تغيير يافته باشد.
درباره حدود و شرايط اين عبادت در اديان ديگر:
اطلاعات قابل توجهى در اختيار ما نيست. برخى از آيات قرآن، دالّ بر اين است كه اعتكاف در اديان الهى گذشته وجود داشته است. خداوند متعال مىفرمايد:«...وَ عَهِدْنا الى ابراهيمَ و اِسماعيلَ أنْ طَهَّرا بَيْتِىَ لِلطّائِفينَ و العاكِفينَ و الرُّكَّعِ السُّجودِ(3)».«به حضرت ابراهيم و اسماعيل (عليهماالسلام) سفارش نموديم تا خانهام را براى طوافكنندگان، معتكفان و نمازگزاران، تطهير نمايند».از اين آيه استفاده مىشود كه در زمان حضرت ابراهيمعليه السلام و اسماعيلعليه السلام عبادتى به نام اعتكاف وجود داشته و پيروان دين حنيف، گرداگرد كعبه، معتكف مىشدند.
حضرت مريم (سلاماللّه عليها) آنگاه كه به افتخار ملاقات با فرشته الهى نائل آمد، از مردم فاصله گرفت و در خلوت به سر برد تا در مكانى خالى و فارغ از هرگونه دغدغه، به راز و نياز با خداى خود بپردازد و چيزى او را از ياد محبوب، غافل نكند. به همين جهت طرف شرق بيتالمقدّس را كه شايد محلّى آرامتر و يا از نظر تابش آفتاب پاكتر و مناسبتر بود، برگزيد(4).
مرحوم علاّمه طباطبايىقدس سره در الميزان مىنويسد: «هدف حضرت مريم(س) از دورىنمودن از مردم، بريدن از آنان و روىآوردن به سنّت اعتكاف بوده است(5)».
برخى از روايات اهل سنت هم نشان مىدهد كه در دوران جاهليّت هم عملى عبادى به عنوان اعتكاف در ميان مردم رايج بوده است(6).
از زمانى كه پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله اعتكاف را به مسلمانان آموزش داد، اين سنت اسلامى در ميان مسلمانان رواج پيدا كرد. در حال حاضر مراسم اعتكاف در دهه پايانى ماه مبارك رمضان در بسيارى از كشورهاى اسلامى از جمله عربستان (مكه) باشكوه خاصى برگزار مىشود. همهساله خيل عظيم مسلمانان كه بخش قابل توجهى از آنان را جوانان تشكيل مىدهند، از سراسر جهان به سوى مسجدالحرام مىشتابند و در كنار خانه خدا معتكف مىشوند و حتى بسيارى از زائران خانه خدا به منظور دستيابى به فضيلت اعتكاف در دهه آخر ماه رمضان، اين ايّام پربركت را براى انجام عمره مفرده برمىگزينند.
شبيه اين مراسم در مسجدالنبى و در كنار مرقد مطهر پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله نيز برگزار مىشود. مسجد كوفه در عراق نيز سالهاى متمادى، محل برپايى مراسم اعتكاف در دهه آخر ماه رمضان بوده است. انبوه شيعيان و پيروان مكتب اهلبيت(عليهمالسلام) در اين مسجد مقدس، معتكف مىشدهاند و بسيارى از عالمان بزرگ شيعه نيز همراه با مردم در اين مراسم شركت مىكردهاند.
نقش عالمان بزرگ اسلامى در ترويج سنت اعتكاف
اعتكاف در كشور ايران، تاريخچهاى پرفراز و نشيب دارد. در هر عصرى كه عالمان برجسته دينى به اعتكاف، اهتمام ورزيدهاند، مردم مسلمان نيز از آنان پيروى كرده و به اعتكاف بها دادهاند.در عصر صفوى، در سايه تلاشهاى دو عالم بزرگ آن زمان، مرحوم شيخ بهايى (1030 - 952 ه.ق) و شيخ لطفاللّه ميسى عاملى اصفهانى (متوفاى 1032 يا 1034 ه.ق)، اعتكاف در شهرهاى ايران به ويژه قزوين و اصفهان، رونق خاصى يافته است.
خوشبختانه اكنون در بسيارى از شهرهاى كشورمان مراسم اعتكاف در روزهاى 13، 14 و 15 ماه رجب (ايامالبيض) برگزار مىشود. اين سنت حسنه ابتداء در شهر مقدس قم، توسط عالم ربّانى ميرزا مهدى بروجردى صورت گرفت و رفتهرفته در شهرهاى ديگر رواج يافت.
زمان اعتكاف:
اعتكاف از نظر زمان، محدود به وقت خاصى نيست، تنها از آنرو كه لازمه اعتكاف روزهگرفتن است، بايد در زمانى معتكف شد كه شرعاً بتوان روزه گرفت. پس هرگاه روزهگرفتن صحيح باشد، اعتكاف نيز صحيح است؛ ولى بهترين زمان براى اعتكاف، دهه آخر ماه مبارك رمضان است. پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله در اين دهه، در مسجد خود معتكف مىشد(7).اعتكاف در دهه آخر ماه رمضان، با آمادهسازى انسان براى درك ليلةالقدر و بهرهبردارى از فيض اين شب گرانقدر، بىارتباط نيست. اعتكاف، كمتر از سه روز نيست و روزهدارى در آن سه روز، جزء اعمال اعتكاف مىباشد. همچنين شخص معتكف جز براى كار ضرورى نبايد از مسجد و محل اعتكاف، خارج شود.
در كشور ما اكنون اعتكاف در سه روز از ماه رجب، بيش از اعتكاف در دهه پايانى ماه رمضان رواج دارد و اين سه روز از چند نظر، حائز اهمّيّت است:
اول آنكه ماه رجب، يكى از ماههاى حرام است و از روايات استفاده مىشود كه اعتكاف در ماههاى حرام، نسبت به ديگر ماهها از فضيلت بيشترى برخوردار است.دوم، روزه در ماه رجب داراى فضيلت خاصى است، زيرا ماه رجب ماه بزرگى است كه مردم حتى در جاهليّت نيز حرمت آن را پاس مىداشتند. اسلام نيز بر احترام و منزلت آن افزود(8). ظاهراً چنين رفتار و باورى نسبت به ماه رجب از ديگر اديان الهى در ميان مردم به جاى مانده بود.
بر پايه حديثى از پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله هر كس سه روز از ماه رجب را روزه بگيرد، خداوند ميان او و آتش جهنم به اندازه هفتاد سال راه فاصله مىاندازد. پروردگار مهربان به كسى كه سه روز از ماه رجب را روزه گرفته، خطاب مىكند كه:«حق تو بر من واجب و دوستى و ولايتم برايت حتمى شد. اى فرشتگان! در حضور شما شهادت مىدهم كه گناهان بندهام را آمرزيدهام(9)».علاوه بر رواياتى كه به طور عام نسبت به فضيلت روزه ماه رجب تأكيد مىكنند، درباره روزهگرفتن در روزهاى 13، 14، 15 و انجام عمل «امّداوود» نيز تأكيد شده است.
مكان اعتكاف:
اعتكاف از نظر مكان، محدوديّت خاصى دارد. در روايات ما وارد شده است كه اعتكاف، تنها در مسجدى كه امام عادل در آن نماز جماعت برگزار مىكند و نيز در يكى از مساجد چهارگانه (مسجدالحرام، مسجدالنبى، مسجد كوفه و مسجد بصره) جايز است. امام رضاعليه السلام فرمودهاند: «اعتكافُ لَيْلَةٍ فى مَسْجِدِ الرَّسولِ و عِنْدَ قَبْرِهِ يَعْدِلُ حَجَّةً و عُمْرَةً(10)»: «يك شب، اعتكاف در مسجد پيامبر9 و نزد قبر او، معادل يك حج و يك عمره است».
اما گروهى از فقها، اعتكاف در مسجد جامع هر شهر و منطقه را نيز روا دانستهاند(11). البته در مورد مسجد جامع نيز برخى برآنند كه بايستى به قصد رجاء و به اميد اينكه شايد مطلوب درگاه الهى باشد، اعتكاف نمود(12). اعتكاف در ساير مسجدها مانند مسجد محله و بازار، تنها به نظر شمار اندكى از فقيهان شيعه، جايز است(13).مقصود از مسجد جامع در هر شهر و منطقه، مسجدى است كه معمولاً مردم بيشترى در آنجا گردهم مىآيند(14). به عبارت ديگر مسجدى كه اغلب اوقات بيشتر از ساير مساجد، جمعيّت داشته باشد(15). شيخ لطفاللّه ميسى اصفهانى در كتاب «رساله اعتكافيّه» به نقل احاديثى در باب اعتكاف پرداخته و ضمن بيان احاديث، شواهدى را در جواز اقامه اعتكاف در مسجد جامع، نصب قُبّه و نيز احياى دهه آخر ماه رمضان ذكر مىكند.
روشن است كه در محل برگزارى اعتكاف، اختلافى در ميان فقهاى شيعه وجود دارد. اين اختلاف ناشى از اين روايت است كه اعتكاف در مسجدى جايز است كه امام عادل، جماعتى در آن برگزار كرده باشد. برخى از فقها صرفاً همين چند مسجد (كوفه، بصره، مدينه و مكه) را براى اعتكاف جايز شمردهاند و برخى ديگر، مساجد ديگر را نيز براى اعتكاف، مجاز شمردهاند. از دسته دوم، گروهى تنها مساجد جامع را معيّن كرده و برخى همه مساجد جماعات را. شيخ لطفاللّه بر اين باور بوده كه در تمامى مساجد جامع و حتى جماعت، اعتكاف، جايز است؛ ولى درباره روايتى كه «امام عادل» را مطرح كرده چنين اظهار مىكند كه مقصود از امام عادل، اعمّ از امام معصوم و غيرمعصوم است.
شيخ تأكيد دارد كه اصولاً سؤال درباره مساجد بغداد بوده و روشن است كه وجه عدل نمىتوانسته ارتباطى با امام معصوم براى اقامه نماز در آن مساجد داشته باشد. وى با اشاره به آراى برخى از فقهاى متقدّم، در اينكه تنها در مساجد چهارگانه اعتكاف رواست، اسامى جمعى از علماى عصر خود را كه اغلب، علماى جبل عامل هستند، ذكر كرده و رأى آنان را چنين دانسته كه در هر مسجد جامعى، اعتكاف جايز است. از جمله آنان مرحوم شيخ بهايى است كه در هنگام تأليف اين رساله در قيد حيات بوده است و نيز شيخ على بن عبدالعالى ميسى جدّ نويسنده و نيز شهيد ثانى و بسيارى ديگر(16).
در اينجا ممكن است اين پرسش مطرح شود كه با توجه به آثار سازنده اعتكاف، آيا بهتر نيست اعتكاف در هر مسجدى را جايز بدانيم تا همگان به آسانى بتوانند از اين عبادت بهرهمند شوند؟
در پاسخ بايد گفت كه عبادتهاى دينى، كاملاً توقيفى هستند؛ بدين معنى كه شرايط و احكام آن را بايد از متون اسلامى و دستورهاى شرعى اخذ كرد. هرگاه از ادلّه معتبر استفاده شود كه محل اعتكاف، مسجد جامع است، نمىتوان از روى ذوق و سليقه شخصى در شرط عبادت تصرف نمود و دامنه آن را توسعه داد. اساساً برخى عبادتها از نظر مكان، داراى محدوديّت خاصى هستند. مراسم و اعمال حجّ بايد در مكانهاى معيّنى انجام شود. از اينرو انجام دادن اعمال حج در غير از محلهاى مقرّر، بىمعناست. در مورد اعتكاف نيز هرگاه با ادلّه معتبر، ثابت شود كه جايگاه آن، مسجد جامع است، مىفهميم كه شارع مقدس، اين عبادت را تنها در اين ظرف مكانى معيّن از ما خواسته است. البته در تشريع اين حكم حتماً مصالحى مورد نظر بوده است كه شايد عقل ما نتواند بهطور يقين بدان دست يابد. شايد اسلام با منحصر كردن اعتكاف در مسجد جامع بخواهد نوعى كنترل بر كمّيّت و كيفيّت آن وجود داشته باشد و در كنار اين عبادت، ارزشهاى ديگرى مانند وحدت و همراهى و همدلى نيز مطرح شود(17).
مقابله با تهاجم فرهنگ بيگانه از بركات ضمنى اعتكاف است:
در فرهنگ اسلامى روىآوردن به اعتكاف، علاوه بر بهرهبردارى از فيض معنوى آن، جهاد مقدس نيز شمرده مىشود؛ زيرا اين مراسم عبادى-معنوى، نقش بسيار مهمى در تهذيب نفس و جهاد اكبر دارد.جوانى كه در مراسم اعتكاف، طعم شيرين ايمان و انس با خداوند را مىچشد، لذتهاى مادى و شهوانى در ديدگانش حقير و بىارزش مىشود، ايمان و اعتقادش تقويت مىشود و به آسانى در گرداب فساد و باورهاى ضدّدينى گرفتار نمىشود. از سوى ديگر، چنين مراسمى خود پيامى عملى و درسى عبرتآميز براى مردم است. حضور جمعى از مؤمنان در مسجد براى عبادت، در حقيقت نوعى دعوت به خداپرستى و دينمدارى است و آثار سازندهاى بر جامعه خواهد داشت. از همينرو، امروز در رويارويى با تهاجم فرهنگى دشمن نبايد نقش مؤثر سنتهايى كه در باور عمومى مردم ريشههاى عميق دارند، ناديده گرفته شود. بىترديد مساجد، حسينيّهها، تكايا، هيأتهاى مذهبى، زيارت و اعتكاف نقش مهمى در تربيت جامعه و گسترش فرهنگ دينى ايفا كرده و مىكنند. اين مقولهها با آثار مثبت جانبى كه دارند، اهرمهاى توانمندى در مقابله با فرهنگ بيگانهاند.
در دوران ما تهاجم دشمن ابعادى گسترده يافته، ولى اين حركت استعمارى، دستكم ريشهاى چندصد ساله دارد و همين پديدههاى سنتى، همچون اعتكاف، مردم ما را در طول ساليان متمادى در برابر نفوذ فرهنگ بيگانه، مصونيّت بخشيده است(18). اما متأسفانه اهمّيّت آن و نقش بهسزايى كه در تصفيه و تزكيه روح انسان دارد، براى بسيارى از مسلمانان، ناشناخته مانده است. از اينرو جا دارد مبلّغان اسلامى بيش از پيش بر نقش مهمّ آن تأكيد ورزند تا اين سنت ديرينه محمدى آنگونه كه شايسته است، جايگاه خود را در جامعه اسلامى حفظ كند.
اسماعيل نساجى زواره-1. انشقاق، 6.-2. تذكرةالأولياء، عطار نيشابورى، ص 785.-3. بقره، 125-4. تفسير نمونه، ج 13، ص 33-5. تفسير الميزان، ج 14، ص 34-6. المسائل النّاصريّات، سيد مرتضى، ص 119-7. بحارالانوار، ج 98، ص 15-8. فضائل الاشهر الثلاثة، شيخ صدوق، ص 24، روايت 12-9. همان، ص 25، بخشى از روايت 12.-10. بحارالانوار، ج 98، ص 151-11. سيد محمدكاظم، العروةالوثقى، كتاب الاعتكاف-12.امام خمينى(ره)، تحريرالوسيلة، ج 1، ص 305-13. سيد محمدحسن نجفى، جواهرالكلام، ج 17، ص 170-14. همان، ص 171-15.آيتاللّه گلپايگانى، مجمع المسائل، ج 1، ص 154-16. فصلنامه فرهنگ اصفهان، شماره 1، پاييز 1374، ص 38-17. بحارالانوار، ج 33، ص 542-18.رحيم نوبهار، اعتكاف، سنت محمدى، ص 51 - 50.
http://www.quran.porsemani.ir